سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*!*...خانه ی شعر و ترانه...*!*
 
لینک دوستان
امکانات وب



بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 241654
امتیازدهی

یک های عجیب (سرمد زنجانی)...

 

یکی در پشت میز کار

فقط روزنامه می خواند

یکی نامش مسافرکش

فقط یک زن در بغل دارد

یکی در دشت بی حاصل

زمین را تخم می کارد

ادامه

[ شنبه 92/5/19 ] [ 11:46 صبح ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

بازیگر(گندم مرادخانی)...

گوش کن تا بشنوی فریاد های کودکی
طرح ویرانی دنیا درنگاه زورکی

شاهکار سرنوشتش را تماشا میکنید!؟
اوشده بازیگری در نقش خوب دلقکی 

ادامه

[ شنبه 92/3/18 ] [ 5:39 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

بازی عشق (سرمد زنجانی)...

بیا و بنشین برای این بازی

بازی عشق در خانه های سفید و سیاه

 بچین مهره های خاک خورده را

 تو مهره های سفید و من مهره های سیاه

ادامه

[ شنبه 92/3/4 ] [ 5:24 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

یک آسمان باران ( زیبــا آصفی ) ...

دلم،یک آسمان

گریه میخواهد

و اشک در دیدگانم

حلقه زده

و بغضی خیس

گلویم را گرفته .

ادامه

[ پنج شنبه 92/2/19 ] [ 2:14 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

" ذهن ما زندان است(مجتبی کاشانی) ... "

ذهن ما زندان است
ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن
در آن را بگشای
و برون آی ازین دخمه ظلمانی

نگشایی گل من
خویش را حبس در آن خواهی کرد
همدم جهل در آن خواهی شد

همدم دانش و دانایی محدوده خویش
و در این ویرانی
همچنان تنگ نظر می مانی

ادامه

[ چهارشنبه 92/2/11 ] [ 3:49 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

هر جایی ( سرمد زنجانی ) ...

می نوازم آهنگ ،

با نوایی از غم،

می چکد خون، ز سر انگشتم

ساز من میداند...

 کوله باریست، ز غم بر پشتم.

ادامه

[ یکشنبه 92/1/25 ] [ 12:30 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

احمدک ... ( علی اصغر اصفهانی )

معلم چو آمد، به ناگه کلاس

چو شهری فروخفته خاموش شد؛

سخن‌های ناگفته‌ی کودکان

به لب نارسیده فراموش شد.

ادامه

[ یکشنبه 92/1/25 ] [ 11:32 صبح ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

سفر ( خسرو گلسرخی ) ...

تو سفر خواهی کرد
با دو چشم مطمئن تر از نور
با دو دست راستگوتر از همه ی آینه ها
خواب دریای خزر را
                    به شبِ
                    چشمانت می بخشم ...

ادامه

[ پنج شنبه 91/12/3 ] [ 3:1 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

غزل شماره 9 از دفتر عشق قابیل است (نجمه زارع)...

به یک پلک تو می بخشم تمام روزها و شبها را

که تسکین می دهد چشمت غم جانسوز تبها را

بخوان! با لهجه ات حسّی عجیب و مشترک دارم

فضا را یک نفس پر کن به هم نگذار لبها را

ادامه

[ جمعه 91/11/13 ] [ 11:26 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]

حسنی نگو ،بلا بگو ...

توی ده شلمرود
حسنی تک و تنها بود
حسنی نگو بلا بگو
تنبل تنبلا بگو
موی بلند روی سیاه
ناخن دراز واه واه واه
نه فلفلی نه قلقلی
نه مرغ زرد کاکلی

هیچکس باهاش رفیق نبود

ادامه

[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 4:32 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ