*!*...خانه ی شعر و ترانه...*!* | ||
"چهارپاره" از قالب های جدیدی است که همزمان با رواج شعر نو بوجود آمده است. (نادر نادرپور) کند وی آفتاب به پهلو فتاده بود ----- زنبورهای نور زگردش گریخته *** کف بین پیرد باد درآمد ز راه دور ----- پیچیده شال زرد خزان را به گردنش آن روز میهمان درختان کوچه بود ----- تا بشنوند راز خود از فال روشنش *** در هر قدم که رفت درختی سلام گفت----- هر شاخه دست خویش به سویش دراز کرد او دست های یک یکشان را کنار زد ----- چون کولیان نوای غریبانه ساز کرد *** آن قدر خواند که زاغان شامگاه ----- شب را ز لابلای درختان صدا زدند از بیم آن صدا به زمین ریخت برگ ها----- گویی هزار چلچله را در هوا زدند *** شب همچو آبی از سراین برگ ها گذشت ----- هر برگ همچو نیمه دستی بریده بود هر چند نقشی از کف این دست ها نخواند ----- کف بین باد طالع هر برگ دیده بود
در پشت سبزه های لگدکوب آسمان----- گلبرگ های سرخ شفق تازه ریخته [ پنج شنبه 91/12/17 ] [ 5:0 عصر ] [ *!* JAVAD.R *!* ]
[ ]
|
||